اطلا عاتی درباره ی وهابیت


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390
بازدید : 275
نویسنده : امیرحسین ابراهيمي

بهائیت و عصر پهلوی ( گذری به وضعیت اجتماعی بهائیان در عصر پهلوی )

وضعیت اجتماعی بهائیان در عصر پهلوی
در دوران پادشاهی محمدرضا با تضعیف قدرت روحانیت به عنوان یک نهاد مذهبی، زمینة حضور روشنفکران و کارگزاران غیردینی از جمله بهائیان فراهم شد و بخش بزرگی از نیروی دولت در اختیار بهائیان قرار گرفت؛ به ویژه در دهة اول شاهنشاهی احزابی نظیر حزب توده، کسروی‌گرایی و … رونق گرفتند. شاه هم با کمک برنامه‌ریزان آمریکایی و با استعانت از سازمان مخوف امنیتی خود در راستای اصلاحات به سبک پدرش با سرعت وشدت بیشتری به حرکت ادامه داد. سال ۱۳۴۰ش با درگذشت آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله علیه شاه پیام تسلیت را برای آیت الله العظمی حکیم در نجف فرستاد. شاه به نوعی در پی خارج کردن مرجعیت از ایران برآمد و احساس کرد فرصتی برای خارج کردن کامل مذهب از امور اجتماعی به دست آمده است. همچنین جریان لایحة انجمن‌های ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون یا حق مصونیت قضایی ارتشیان آمریکایی در ایران با اعتراض جدی حضرت امام خمینی رحمه الله علیه مواجه شد و شاه آن بزرگوار را به ترکیه و سپس به نجف تبعید کرد و مطمئن شد که دیگر سازمانی مذهبی برای مقابله با وی وجود ندارد؛ لذا از این پس بود که بهائیان آشکارا در صحنة اجتماعی و سیاسی کشور ظاهر شدند و حضور گسترده و فعال بهائیان در مناصب کلیدی کاملاً مشهود بود. بهائیان خود را در پناه دولت حفظ کرده و بر پیروان خود افزودند. برخی از مؤثرترین نیروهای بهائی با توجه به موقعیت آنان از این قرارند: ۱٫ تیمسار دکتر عبدالکریم ایادی: ایادی فرزند محمد تقی متولد ۱۲۸۶ش در تهران بود. پدر وی از رهبران برجستة بهائی در ایران و از نزدیکان عباس افندی به شمار می‌رفت. و پزشک مخصوص شاه بود و نزدیک به ۲۵ سال در این سمت بود. علاوه بر این، وی دارای چند شرکت خصوصی از جمله شرکت معدنی سنبل و شیلیت بود. ، مسؤولیت‌های دیگر وی عبارت بود از: بازرسی ویژه بهداری ارتش، رئیس شورای عالی پزشکی و رئیس سازمان اتکا، سهم‌دار شرکت پاریس و صاحب امتیاز صید میگو و مسؤولیت مالی بخش عمده‌ای از خرید ارتش. وی به مرد هشتاد شغله در ایران مشهور بود. فردوست می‌گوید: ‌مشاغل ایادی را کنترل می‌کردم و به هشتاد رسید. به محمدرضا گزارش کردم. محمدرضا در حضور من از او ایراد گرفت که هشتاد شغل را برای چه می‌خواهی؟ ایادی به شوخی گفت: «می‌خواهم مشاغلم را به صد برسانم‌».[۱] ایادی، عامل اصلی جاسوسی انگلیس و مطلع‌ترین منبع اطلاعاتی سرویس‌های آمریکا و انگلیس در دربار ایران بود. وی نقش مهمی در تحکیم مواضع بهائیان ایران داشت و با نفوذ زیاد نزد شاه، بهائی‌های زیادی را به مقامات عالی کشور رساند؛ از جمله امیرعباس هویدا و …؛ توسط وی بود که صدها افسر بهائی وارد ارتش شده به مقامات بالا ارتقا یافتند. در دوران ایادی، تعداد بهائیان ایران به سه برابر رسید و آنان، ضمن رسیدن به مقامات عالی از حیث اقتصادی هم در ایران نفوذ فراوان یافتند.[۲] سال ۱۳۴۴ش با افشاگری مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین فلسفی و حملات شدید وی به بهائیان، باعث شد محمدرضا پهلوی برای آرام کردن اوضاع، ایادی را از ایران خارج کند. وی مدت نه ماه به ایتالیا رفت و بعد در سفری که شاه به مکه رفت، ایادی را هم با خود برد. او حتی لباس احرام پوشید، تا افکار عمومی را فریب دهد. با اوج‌گیری تظاهرات مردم در سال ۱۳۵۷ش رژیم شاه به بهانه اصلاحات، ایادی را از کار برکنار و وی را بازنشسته کرد. وی پس از برکناری به سوئیس رفت و در بیمارستان ژنو به علت بیماری سرطان بستری شد. پس از ژنو به پاریس نزد برادرش رفت[۳] و سال ۱۳۵۹ش از دنیا رفت.[۴] فردوست می‌گوید: ‌ایادی در دوران نخست وزیری هویدا تا توانست وزیر بهائی وارد کابینه کرد و این وزرا بدون اجازة او حق هیچ‌کاری را نداشتند. در اصل با توجه به نفوذ ایادی نمی‌دانم آیا ایادی بهائی بر ایران سلطنت و حکومت می‌کرد یا محمدرضا پهلوی ؟![۵] پروین غفاری نیز دربارة ایادی می‌گوید: ایادی از متنفذین فرقه بهائیت بود و به محافل بهائی نزدیک بود. موقعیت مهمی داشت و در تمام دشواری‌ها با یاری هم مسلکان بهائی‌اش مشکلات را مرتفع می‌کرد. من نیز همراه او در محافل و مجالس بهائیان شرکت می‌کردم و بعینه می‌دیدم که اکثر دولتمردان و صاحبان نفوذ در صنایع و پست‌های مهم کشور از این فرقه‌ها هستند.[۶] ۲٫ امیرعباس هویدا: پدرش کارمند وزارت امور خارجه بود و خود وی هم از کارمندان رسمی وزارت امور خارجه در بخش ادارة اطلاعات آن بود. بعد مسؤولیت‌هایی در سفارت ایران در فرانسه و آلمان و ترکیه گرفت. وی در دولت مصدق معاونت ادارة سوم سیاسی وزارت امور خارجه شد و سال ۱۳۳۰ش مأمور به کار در سازمان ملل شد و اواخر سال ۱۳۳۶ وارد شرکت نفت شد و بعد وزیر دارایی در دولت حسنعلی منصور شد. او در تاریخ ۶/۶/۱۳۳۸ رسماً به عضویت ساواک درآمد و همان سال نشریه کاوش را منتشر کرد و با کمک ایادی از بهمن ۱۳۴۳ تا مرداد ۱۳۵۶ به سمت نخست وزیری شاه درآمد.[۷] انتصاب هویدا به نخست وزیری موجب اعتراض عموم مردم حتی بعضی از خواص رژیم پهلوی شد در یکی از گزارش‌های ساواک آمده است: سناتور جهانشاه صمصام در پایان جلسه روز ۱۷/۱۱/۱۳۴۳ مجلس سنا به سناتور مسعودی با حضور یکی از خبرنگاران جراید اظهار داشته: « حیف است به این مملکت و ملت کسی چون هویدا که بهائی است، حکومت کند.[۸] در سال ۱۳۴۵ اوایل صدارت امیرعباس هویدا، ایران به ۲۴ قسمت تقسیم شد و هر قسمت امری، دارای مرکزی بود که محفل آن، به محفل روحانی مرکز قسمت امری موسوم بود. این قسمت‌ها عبارتند از: ۱٫ آباده ۲٫ آذربایجان شرقی (تبریز) ۳٫ آذربایجان غربی (رضائیه) ۴٫ اصفهان (اصفهان) ۵٫ بابل ۶٫ گرگان ۷٫ بنادر خلیج فارس (بندرعباس) ۸٫ خراسان (مشهد) ۹٫ خوزستان (اهواز) ۱۰٫ زاهدان ۱۱٫ ساری ۱۲٫ سنگسر ۱۳٫ تهران (تهران) ۱۴٫ عراق (اراک) ۱۵٫ فارس (شیراز) ۱۶٫ قائنات (بیرجند) ۱۷٫ قزوین ۱۸٫ کاشان ۱۹٫ کرمان ۲۰٫ کرمانشاه ۲۱٫ گیلان (رشت) ۲۲٫ نی ریز ۲۳٫ همدان (همدان) ۲۴٫ یزد (یزد) که مهمترین مناطق آن، فارس و مازندران بود. سال ۱۳۴۹ تعداد مراکز ایران به ۶۷ رسید و در نقشه پنج ساله که به اواخر دوران سلطنت پهلوی تعلق داشت، باید به ۱۱۰۰ محفل می‌رسید. فرح پهلوی در یک مصاحبه رادیویی که با حسین مهری انجام داده بود و از رادیو ۲۴ ساعته لس‌آنجلس پخش می‌شد، به پایبندی و دلبستگی هویدا به فرقه بهائیت اشاره کرد و گفت: هویدا مرتباً به شاه القاء می‌کرد که اسلام دین اعراب است و شایسته نیست که ما از آن پیروی کنیم و از او می‌خواست تا بند مربوط به رسمی بودن دین اسلام را در قانون اساسی لغو نماید. هویدا به شاه می‌گفت که بهائیت یک دین ایرانی است و خاستگاه آن ایران است و از شاه می‌خواست تا این فرقه را تحت حمایت بگیرد و موجبات رشد آن را فراهم سازد.[۹] به طور کلی بهائیان ایران، پیشرفت و موفقیت خود را در دهه آخر سلطنت پهلوی محصول خدمات و پشتیبانی هویدا می‌دانستند. در یکی از گزارش‌های ساواک به این نکته اشاره شده است: آقای امیرعباس هویدا به پشتیبانی بیت العدل اعظم )مستقر در حیفای فلسطین اشغالی( مدت سیزده سال بر ایران حکومت کرد و جامعه بهائیت به پیشرفت‌های قابل توجهی رسید و افراد متنفذ بهائی، پست‌های مهمی را در ایران اشغال کردند و پول‌های مملکت را به خارج فرستادند.[۱۰] ۳٫ سپهبد اسدالله صنیعی: وی از چهره‌های طراز اول بهائیت محسوب می‌شد. وی در زمان رضا پهلوی ستوان پیشکار، آجودان و رئیس دفتر ولیّعهد آن زمان، محمدرضا بود و همراه ایادی نقش مهمی در تحکیم مواضع بهائیان در نهادهای نظامی رژیم پهلوی داشت. سال ۱۳۴۴ مرکز بیت‌العدل بهائیت ظاهراً خواستار کناره‌گیری او از وزارت جنگ شد و بهانة آن اصل عدم مداخله در امور سیاسی بیان شد. این در حالی بود که در کابینه هویدا بهائیان تسلط جدی داشتند با این حال، صنیعی با کمک ایادی و حمایت محمدرضا شاه موافقت بهائیان را به ادامة کار جلب کرد و طی یک اقدام نمایشی استعفا نمود؛ ولی شاه با ذکر این مطلب که وی اجازة دخالت در امور سیاسی به احدی نمی‌دهد و صنیعی هم باید به مأموریت خود ادامه دهد، ادامة حضور او را در مراکز مهم تداوم بخشید.[۱۱] این استعفا می‌توانست در راستای ملایم نمودن جو جامعه پس از روی کار آمدن هویدا نیز ایفای نقش کند. با این استعفا و پاسخ شاه، دست کم در جامعة ارتشی کشور این نظر و اعتراض که بهائیان دارای سیطره شده‌اند تا حدی فروکش کرد؛ چون شاه معتقد بود بهائیان خطری برای سلطنت وی ندارند. به عبارت دیگر عناصر بهائی کاملاً در اختیار شاه و اربابان او بودند. کارگزارانی که به راحتی می‌توانستند در راستای دین زدایی و با حداقل عرفی نمودن دین اسلام در جامعه بسیار مؤثر باشند و به خوبی سیاست‌های دول بیگانه را در ایران پیگیری و اعمال کنند. صنیعی در صحنة سیاسی کشور بسیار متنفذ بود. وی در دوران نخست وزیری اسدالله علم، حسنعلی منصور و هویدا در کابینه بود و به وزارت جنگ و وزارت خوار و بار رسیده بود.[۱۲] نقش صنیعی که از چهره‌های طراز اول بهائیت بود، در تحکیم مواضع این فرقه در ساختارهای نظامی رژیم پهلوی حائز اهمیت بود. سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سپهبد اسدالله صنیعی که موفق به فرار از کشور نشده بود در تاریخ ۲۲/۱/۱۳۵۸ دستگیر و زندانی شد. ۴٫ هوشنگ نهاوندی: وی از جمله افراد با نفوذ در مناصب سیاسی، فرهنگی و علمی کشور بود. در اواخر رژیم شاه وی پس از طی مناصبی همچون وزارت علوم به مقام ریاست دانشگاه شیراز و تهران دست یافت. بنابه گفته فردوست: «او از همان زمان دانشجویی در پاریس به ارتباط ویژه با سرویس‌های اطلاعاتی غرب کشیده شد و اسناد ساواک نیز نشان می‌دهد که وی متهم به بهائی‌گری بوده است.[۱۳] در ضمن وی رئیس دفتر فرح و یکی از ارکان حزب رستاخیز هم بود. ۵٫ هژبر یزدانی: وی یکی از سرمایه داران بزرگ ایرانی بود. به نظر فردوست غصب ثروت ملی فراوان به نام هژبر یزدانی همه متعلق به جامعة بهائیت بود و نام هژبر در حقیقت پوششی برای کسب قدرت اقتصادی توسط این فرقه به حساب می‌آمد.[۱۴] هژبر حتی قسمتی از ثروت شاهپور غلامرضا را نیز اداره می‌کرد.[۱۵] چنگ‌اندازی‌های هژبر یزدانی به ثروت‌های مردم بدون توجه به قوانین جاری کشور، خنجری بود که از پشت به اقتدار شاه وارد می‌شد؛ اما در جهت ثروت‌اندوزی و قدرت فرقه بهائیت انجام می‌شد. تراکم سرمایه هژبر یزدانی به حدی بود که او تمام ساختمان‌های بزرگ تهران نظیر ساختمان پلاسکو و ساختمان آلومینیوم و برج سپهر (محل کنونی شعبه مرکزی بانک صادرات) را خریداری کرد. وی مالک هزاران رأس گوسفند بود به حدی که وی در یک مورد ۴۰۰ سگ گله از خارج به ایران وارد کرد. وی افزون بر بهره برداری از شیر و مواد لبنی و گوشت از چرم گوسفندان هم کارخانه چرم سازی و بعد کارخانه کفش ایران و فروشگاه زنجیره‌ای ایجاد کرد. در دهه پنجاه هژبر یزدانی به عنوان ثروتمند ترین مرد ایران انتخاب شد. همچنین وی صاحب شرکت‌های شاهین کی، قند قزوین، کشت و صنعت ایران و آمریکا، کفش اطمینان، کفش ایران، فلور ایران و … بود. در آستانة پیروزی انقلاب، دولت ارتشبد ازهاری با هدف فریب مردم و به بیراهه کشاندن مبارزات، هژبر یزدانی را به عنوان غارتگر بیت‌المال بازداشت و در زندان قصر زندانی کرد. وی در غروب ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ به همراه محوری رئیس وقت سازمان زندان‌ها از زندان فرار کرد و خود را به آمریکای لاتین رساند و در کاستاریکا همراه سناتور علی رضایی مالک کارخانه نورد و لوله اهواز به کار دامپروری در سطح کلان مشغول شد. افرادی مسلح به طور شبانه روزی از قصر و اقامتگاه وی محافظت می‌کنند.[۱۶] ۶٫ حبیب ثابت: مشهور به پاسال (PASAL) که نام یک شرکت بود. حرف P برگرفته از اول نام خانوادگی اصغر پناهی است که در دربار نفوذ زیادی داشت. حرف A نیز نشانه، امیل عبود مسیحی لبنانی که از بازرگانان و فامیل ادوارد چیتائیت یهودی لبنانی‌الاصل بود که در ایران نمایندگی پژو و لاستیک ایتالیایی را داشت دو حرف SA نیز مربوط به ثابت و حرف L نشانة دکتر محسن لک بود که با دربار مرتبط و صاحب نفوذ بود. درمجموع حبیب ثابت از یهودیان بهائی شده و از اهالی همدان بود و نماینده انحصاری اتومبیل فولکس واگن را در ایران داشت. وی اولین سرمایه‌داری بود که در اواخر دهه ۱۳۳۰ کارخانه‌های نوشابه‌سازی پپسی کولا را با مشارکت بهرام فرمانفرمائیان در ایران ایجاد کرد. بعد از اعتراض مراجع و اعلام عمومی که این نوشابه گازدار، متعلق به بهائیان است، وی نام نوشابه را به اِسو (ESO) تغییر داد. وی اولین کارخانه مونتاژتلویزیون را در ایران با نام آر، تی، ‌ای (RTE) ایجاد کرد که مخفف رادیو و تلویزیون ایران بود. در سال ۱۳۴۷ دولت تصمیم گرفت تا راساً اقدام به تأسیس فرستنده تلویزیون بکند؛ به همین سبب رضا قطبی، پسردایی و نامزد فرح پهلوی قبل از ازدواج با شاه، مأموریت یافت تا فرستنده جدید تلویزیون ایران را ایجاد کند. او هم پیش از مراسم تاجگذاری شاه، به سرعت اقدام به کار کرد. پس از راه‌اندازی تلویزیون در تهران، واحدی در آبادان هم توسط بهائیان تأسیس شد، تا به این وسیله به ارزش‌های اعتقادی و سنتی و اخلاقی مسلمانان ضربه بزنند. شاه هم طبق دستوری به گمرک این امتیاز را به حبیب ثابت داد، تا بدون هیچ گونه تعهد و پرداخت حقوق گمرکی تلویزیون را وارد ایران کند. مهدی صابونچیان یکی از کارمندان دفتر حبیب ثابت، اموال و شرکت‌های متعلق به حبیب ثابت را به شرح ذیل اعلام کرد: نمایندگی ریش تراش فیلیپس، لوازم آرایش آمریکایی Roblon و عطر چارلی، نمایندگی شرکت دارویی اسکوئیپ، نماینده شیرینگ آمریکا، یخچال کلویناتور، آبگرمکن و بخاری دئوترم، نمایندگی رادیولوژی فیلیپس، نمایندگی واردات یونیت‌های دندان‌سازی «امدا» و … . غیر از امور تجاری، ثابت در امور تبلیغاتی هم برای بهائیان تلاش‌هایی می‌نمود و متون بهائی را با مبالغ کلان ترجمه و همراه مبلغان بهائی به کشورهای اسلامی آفریقا و آسیا اعزام می‌کرد. حمایت محمدرضا از ثابت پاسال و بهائیان موجب شد برخی از بهائیان، شایعه بهائی بودن شاه را در محافل خود دامن زنند.[۱۷] ثابت همچنین در امور سیاسی هم فعال بود و از همة توان مالی و اقتدار و روابط مافیایی‌اش در هرم حاکمیت پهلوی برای سرکوب مسلمانان بهره برداری می‌کرد.[۱۸] ۷٫ ارتشبد شفقت: رئیس ستاد ارتش که بهائی بود و یکی از صدها گواه بر پیوند بهائیت با رژیم پهلوی به شمار می‌رفت. در گزارش ۶/۶/۱۳۴۲ آمده است: با تحقیقات وسیع و موثقی که به عمل آمده و تحقیقات مذکور مورد نهایت وثوق و اطمینان می‌باشند، انتساب و وابستگی شفقت به فرقة بهائی تأیید شده و ضمناً مشارالیه از جمله افراد معدود و متنفذی است که بهائیان ایران به وجودش افتخار و مباهات می‌کنند و به نفوذ و قدرتش اتکا می‌کردند. عملاً هم دیده می‌شود که انتساب وی به ریاست ستاد ارتش، افسران وابسته به اقلیت بهائی در تظاهر به دیانت خویش بی پروایی بیشتری نشان می‌دهند.[۱۹] ۸٫ ناصر یگانه: وی در پست‌های دادیار دادسرای تهران، مستشار دادگاه استان، دادیار دیوان کشور، مدیر کل امور قضایی در سال ۱۳۴۲، نماینده قزوین درمجلس شورای ملی و رئیس کمسیون بودجه و معاون پارلمانی حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت شاه فعال بوده است. ۹٫ ارتشبد غلامرضا ازهاری: از دیگر بهائیان با نفوذ باید به ازهاری اشاره کرد، او متولد ۱۲۸۸ بود. دورة ستادی خود را در آمریکا گذراند و سال ۱۳۴۲ به درجه سپهبدی رسید. وی مشاغل مهمی را در ارتش نظیر فرماندهی، دانشگاه نظامی نیروی زمینی و ریاست رکن یک و آجودانی مخصوص شاه به عهده داشت. وی پس از استعفای دولت شریف امامی در آبان ۱۳۵۷ از سوی شاه به نخست وزیری برگزیده شد و سپهبد ابو الحسن سعادتمند بهائی را به وزارت اطلاعات منصوب کرد. ازهاری در کشتار مردم بی دفاع در روزهایی که رژیم، حکومت نظامی بر کشور حاکم کرده بود نقش بسزایی ایفا می‌کرد. البته حضرت امام رحمه الله علیه در پیام مهمی پس از روی کار آمدن ازهاری، مردم را به ادامه مبارزه و استقامت دعوت کرده و فرمود: «… نهراسید، ما طالب حق خود هستیم و به حقیم و دست خدا با ما است و بالاتر از دست ابرقدرت‌های شرق و غرب است؛ «ید الله فوق ایدیهم».[۲۰] ازهاری پس از فرار از ایران، به همراه افرادی از قبیل اشرف پهلوی، ارتشبد اویسی، ارتشبد بهرام آریانا و عده‌ای از سران ساواک، موجودیت ارتش رهایی بخش ایران (آرا) را اعلام کردند.[۲۱] ۱۰٫ سرلشکر ضرغام: از امیران بهائی ارتش بود که بسیار به بهائیان تعصب داشت. وی در زمان نخست وزیری دکتر منوچهر اقبال به وزارت گمرکات و انحصارات و مدتی هم به وزارت دارایی منصوب شد. وی مدتی ریاست سازمان چای کشور و نیز اداره غله و نان تهران را عهده‌دار بود. زمانی هم رئیس بانک اصناف که از سوی دو سرمایه‌دار بهائی به نام قبادیانی و کوشانفر ایجاد شده بود برگزیده شد. همچنین چند سالی هم به ریاست بانک نونهالان[۲۲]، زیر مجموعه شرکت امنا که صددرصد سرمایه آن از موقوفات بهائیان بود، منصوب شد و بعد مسؤولیت‌هایی در امر نساجی و … به دست آورد.[۲۳] ۱۱٫ ارتشبد فریدون جم: وی فرزند محمود جم، اولین همسر اشرف پهلوی و رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران و سفیر ایران در اسپانیا و وزیر جنگ پیشنهادی کابینه بختیار بود که البته آن را نپذیرفت. وزارت دفاع آمریکا در گزارش اطلاعاتی خود، او را معلم پیشین فرزند شاه و یک بهائی متعصب و دوست صمیمی سرهنگ ایادی معرفی می‌کند و می‌نویسد: «شاه شخصاً بهائی‌گری و ترویج آن را در ایران تصویب و تأیید کرده است.[۲۴] ۱۲٫ پرویز ثابتی: وی متولد ۱۳۱۵ در مهدی شهر سمنان می‌باشد. ثابتی به بهائی بودن خود به صورت صریح اشاره می‌کرد و در پرسشنامه سازمان امنیت اشاره می‌کند که از بدو تولد، در یک خانواده بهائی به دنیا آمده است. وی در بهمن ۱۳۳۷ به عضویت رسمی سازمان اطلاعات و امنیت معروف به ساواک در آمده. لازم ذکر است که در آن دوره استخدام بهائیان قانوناً ممنوع بوده است.[۲۵] وی پیش از انقلاب اسلامی گروهی مسلح زیرزمینی را کشف و خنثا نمود. به دلیل همین تجربه شیطانی بود که پس از انقلاب به مصر رفت و ضربات جبران ناپذیری به گروه‌های فعال اسلامی مصر وارد کرد.[۲۶] ثابتی اکنون به کمک نیروهای آمریکایی در عراق رفته و به طور محرمانه برای نابودی حرکت‌های اسلامی تلاش می‌کند. او به منظور سازماندهی مجدد استخبارات عراق به طور محرمانه فعالیت می‌کند. قطعاً او در این حضور، منافع بهائیت و ضربه زدن به کیان تشیع و نظام اسلامی را نیز در صدر برنامه‌های خویش دارد.[۲۷] ۱۳٫ علی محمد ورقی: وی فرزند ولی الله ورقی متولد ۱۲۹۰ لیسانس اقتصاد از دانشگاه تهران و دکترای علوم انسانی از دانشگاه سوربن پاریس بود. وی به نمایندگی رهبر بهائیان از عبدالبهاء در کنفرانس آمریکای جنوبی در سال ۱۹۵۸ شرکت کرد و به دستور عبدالبهاء به بغداد و بیروت سفر کرد و بسیاری از تابستان‌ها را در اسرائیل غاصب به سر می‌برد. وی از ایادیان بهایی و از کسانی بود که در انتخابات اولین اعضای بیت العدل شرکت داشتند. وی در بسیاری از کنوانسیون‌های منطقه‌ای از جمله آرژانتین، شیلی، اروگوئه و … به نمایندگی از عبدالبهاء شرکت داشته و در کنوانسیون‌های بلژیک و لوکزامبورک نیز نماینده مرکز جهانی بهائی بود.[۲۸] ۱۴٫ ملیحه نعیمی: او همسر سپهبد خسروانی از عوامل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و فرزند عبدالحسین نعیمی از کارگزاران اصلی بهائیت ایران بود. در گزارش۱۰/۷/۱۳۴۵ ساواک آمده است: خانم نعیمی یکی از بهائی‌های متعصب و با نفوذ فرقة بهائیان ایران است و همسر سرلشکر خسروانی که چند سال قبل توانست به طور محرمانه شوهرش را به بهائیت گرایش دهد. خسروانی در حضور دکتر علی محمد ورقی استاد دانشگاه که از بهائیان متعصب و یکی از روحانیون بهائی است، رسماً بهائی شده و قرار بدین شده که از لحاظ فقط پرستیژ و شؤون نظامی و بعضی پست‌هایی که به وی محول گردیده، بهائی بودن وی از چهارچوب دیوار خانوادگی تجاوز نکند. خانم نعیمی چندی هم عهده‌دار انجام وظایف پدرش با سرویس‌های اطلاعاتی سفارت انگلیس و مقامات انگلیسی بود و سالی چند بار به اروپا مسافرت و در کنفرانس‌های بهائیان جهان از طرف سازمان بهائی ایران شرکت می‌کرد و به دلیل انجام وظایف در جهت ترویج و توسعة نفوذ بهائیان، مقام اول را بین بهائیان ایران دارا بود … . شایع است که پرویز خسروانی در کارهای اداری، افراد و درجه داران و افسران بهائی را به طور غیر محسوس بیش از سایرین مشمول لطف خود قرار می‌دهد.[۲۹] این گزارش به خوبی نشان می‌دهد که بعد از سرکوب قیام پانزده خرداد، نفوذ بهائیان در ایران افزایش می‌یابد و در ارتش، دانشگاه و نیز عرصه‌های اقتصادی و فرهنگی افراد پرقدرتی از بهائیان بوده‌اند. همچنین وابستگی بهائیان به خارج از کشور و به ویژه به انگلستان از این اسناد به خوبی آشکار می‌شود. این وابستگی از نوع اطلاعاتی و یا به عبارت دیگر جاسوسی می‌باشد.[۳۰] با همین ملاطفت‌ها بود که عدة زیادی به عضویت این فرقه در آمدند. ۱۵٫ عبدالحسین نعیمی: وی پسر میرزا محمد نعیم، شاعر معروف بهائی بود. او از کارمندان سفارت انگلستان بود. در گزارش ساواک مورخ۱۰/۷/۱۳۴۵ چنین آمده است: نعیمی در سال‌های۱۳۲۰ الی ۱۳۲۴ رئیس کمیته محرمانه سفارت انگلیس در تهران و با همکاری دبیر اول سفارت انگلیس ) الن چارلزترات ( در امور سیاسی خارجی و داخلی ایران نقش مؤثری داشته و خانم لمبتون[۳۱] یکی از دوستان و همکاران نزدیک نعیمی بوده است. وی سال ۱۳۲۵ از سفارت انگلیس کنار رفته و همکاری خود را در امور سیاسی و به طور مخفیانه و غیر محسوس با سرویس اطلاعاتی سفارت انگلیس در تهران ادامه می‌داده است. البته نباید نقش مخرب نعیمی در نهضت جنگل بر اساس مأموریت محوله از سوی سفارت انگلیس را هم فراموش کرد.[۳۲] ۱۶٫ پرویز خسروانی: فرماندهی ژاندارمری ناحیه مرکز در قضیة کشتار پانزده خرداد ۱۳۴۲ و آجودانی فرح، معاونت نخست وزیر و ریاست سازمان تربیت بدنی و مدیریت عامل باشگاه تاج از جمله سمت‌های وی بوده. نکته عجیب در زمان مسؤولیت‌های وی نامة تشویق محفل بهائیان به وی در تاریخ۲۰ خرداد ۱۳۴۲ است آن هم با اطلاق این عبارت: « تجاوز اراذل و اوباش و رجاله و سوء عمل جهلای معروف به علم بر قیام حق‌طلبانة ملت مسلمان به رهبری مراجع عظام تقلید در رأس آن امام خمینی رحمه الله علیه و تقدیر از زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار، و این‌که تاریخ امر بهائی آن جناب را در ردیف همان چهره‌های درخشان و نگهبان مدنیت عالم انسانی ثبت و ضبط خواهد نمود».[۳۳] برخی از بهائیان دیگر که در ادوار مختلف در عصر پهلوی مسؤولیت داشتند، عبارتند از: لیلی امیر ارجمند: مشاور ویژه فرح و مدیر برنامه‌های آموزشی و تربیتی شاه. دکتر عباس شاهقلی: پسر سرهنگ شاهقلی، وزیر بهداری و وزیر علوم. اسفند فرخ روپارسا: نام او در شناسنامه فرخ روپارسای بود و وزیر آموزش و پرورش، دختر فرخ دین پارسای بود که از عناصر تأثیرگذار در اداره مطبوعات و سمت دادن به فعالیت بهائیان و رواج ابتذال در زمان رضا شاه و تا اواسط سلطنت محمدرضا بوده است. منصور روحانی: وزیر آب و برق و نیز کشاورزی. وی همچنین عضو کانون مترقی هم بود. در دوره وی، کشاورزی ایران نابود شد. در ضمن وی سرپرست امور عمرانی بنیاد پهلوی و قائم مقام بانک عمران در امور عمرانی شهرک غرب تهران و نمک آبرود بود. عباس آرام: وزیر امور خارجه. وی فرزند علیرضا چای فروش از مبلغان بهائی بود. همچنین او وزیر مختار ایران در واشنگتن و مدیرکل سیاسی وزارت امور خارجه و وزیر امور خارجه در دولت اقبال، علم، منصور و هویدا و سناتور انتصابی در مجلس سنا بود. غلامرضا کیان پور: وزیر دادگستری. منوچهر تسلیمی: وزیر بازرگانی و اطلاعات. سپهبد علی محمد خادمی: رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل هواپیمایی ملی ایران «هما» و عضو دفتر فرح و رئیس هیأت مدیره شرکت هتل‌های ایران و عضو هیأت مدیره بانک عمران، و از اعضای مؤسس کلوپ صهیونیستی روتاری. حضور بهائیان در بیشتر مناصب نظامی، دولتی در زمان پهلوی بسیار زیاد بود. مئیر عزری سفیر اسرائیل غاصب در زمان پهلوی در ایران می‌گوید: پشتیبانی‌های سازمان یافته گروهی )بهائیان( در ورود به دستگاه‌های دولتی و بالا کشیدن دیگر هم‌کیشان، راه را برای یارگیری‌های بیشتری باز می‌کرد».[۳۴] در گزارش جاسوسان آمریکایی آمده است: «… برنامه‌ها )ی اصلاحات ارضی و شرکت زنان در انتخابات و …( به دکترین بهائی‌گری بیشتر شباهت دارد تا به دین اسلام».[۳۵] حضور فعال بهائیان در عرصه مدیریت ارشد کشور و کابینه دولت موجب جهت‌گیری بسیاری از تصمیمات دولت به نفع اهداف این فرقه وابسته به رژیم صهیونیستی و ضد اسلام شده بود. در سال ۱۳۴۷ در یکی از کمیسیون‌های فرقه بهائیت، سخنگوی کمیسیون پس از ابراز خرسندی از پیروزی ارتش اسرائیل غاصب در جنگ با اعراب گفت: پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارت خانه‌ها یک جاسوس داریم و هفته‌ای یک بار از طرح‌هایی که تهیه شده و به وسیله دولت که به عرض شاهنشاه آریا مهر می‌رسد، گزارشاتی در زمینه طرح به محفل روحانی بهائی می‌رسد … .[۳۶]باز منطزرمطالب جدیدباشید



مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








این وبلاگ برای زمان نوجوانی بنده است . سال ها است به روز نمی شود . به دلیل مشغله های کاری سال ها است که مدیریت ای صورت نمی گیرد .

ايا از وبلاگ من راضي هستيد؟ايا در آن عضو شده ايد؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اطلاعات درباره ی همه چیز و آدرس hldvpsdk2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 67
بازدید دیروز : 30
بازدید هفته : 137
بازدید ماه : 131
بازدید کل : 21495
تعداد مطالب : 131
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com